آزربايجان تاريخي-تاريخ آذربايجان

ملتى كه تاريخ خود را نداند محكوم به تكرار آن است

نگاهي به تاريخچه و پيدايش پ. ك. ك و پژاك (بخش اول) ــ اورمولو تايماز

تبريز سسي : مقدمه:

نيروهاي امپرياليست و در راس آن انگليس بدرستي ميدانستند كه تركيه بزرگ و قدرتمند اجازه عرض اندام به غرب را نخواهد داد .

 سال هاي جنگ دنياي غرب ( فرنگي ها ) با ترك هاي سلجوقي كه به جنگ هاي صليبي مشهور شد اين تفكر را در دنياي مسيحي نهادينه كرد كه بايستي ترك ها را از صحنه سياست دنيا حذف نمود . جنگ جهانگير اول زمينه و بهانه چنين آرزويي را محقق ساخت و به تجزيه دولت عثماني يعني بزرگترين امپراطوري جهان منتهي شد . قرارداد سور متضمن جدايي بالكان ، آدليا (قسمتي از ايتاليا)، كشورهاي شمال آفريقا ، شبه جزيره حجاز ، عراق و سوريه از تركيه شد . در اين معاهده استعماري كشوري كردي نيز پيش بيني شده بود . اما با ظهور آتا ترك و شروع جنگ بزرگ ميهني وطن پرستان ترك با شش كشور دنيا كه كشورهاي غالب جنگ و متحدين آنها بودند درگير و در نهايت آنادولي و تراكيا از لوث اشغالگران پاك و كشور نوين تركيه متولد شد . بدين ترتيب معاهده سور(sevr) ملغا و معاهده لوزان به دشمنان ملت ترك تحميل شد . در شرايط جديد آرزوي دولت كردي برباد رفت .  قيام عشاير كرد علوي در سال 1920 براي محقق ساختن چنين دولتي بود(غائله درسيم) . بعد از امپراطوري عثماني يعني از شروع جنگ جهاني اول غرب به منظور تثبيت سياست تجزيه طلبانه در خاورميانه مسئله جدايي طلبي اكراد را ترويج داد و احزاب و گروههاي متعدد كردي با گرايش و انديشه هاي خاصي شكل گرفتند و تركيه با موقعيت خاص استراتژي و در محدوده جغرافيايي خاورميانه براي ناتو اهميت خاصي داشت . لذا شوروي نيز براي آسيب پذير كردن خط مقدم ناتو ، جمعيت شرق و جنوب شرق تركيه را تحت عنوان نهضت هاي رهايي بخش سامان داد كه البته محروميتهاي فرهنگي و فقر اقتصادي نيز موجب گرايش گروههاي كردي به سوي مكتب ماركسيسم شد كه تمامي معضلات خود را ناشي از ترك ها مي دانستند . كردهاي معارض كه غالبا چپ گرا بوده و با حمايت شوروي سازماندهي مي شدند در جنگ سرد به عنوان اهرم فشار به نفع شوروي فعاليت مي كردند. 

شكل گيري پ.ك.ك در تركيه

تعدد ريشه هاي نارضايتي داخلي و خارجي در تركيه خصوصا كردستان تركيه موجب پيدايش گروههاي متعدد شبه نظامي و چريكي در اين منطقه شده بود كه بدون ترديد حزب كارگزاران كردستان (پ. ك. ك ) بعنوان افراطي ترين و موفق ترين جنبش كردي در دهه هاي اخير مبارزات كردستان تركيه ظاهر شده است .

در سال1970 تفكرات افراطي و انديشه هاي عبدالله اوجالان معروف به « آپو » به معني عمو شكل مي گيرد . آپو در دانشگاههاي تركيه بعنوان دانشجوي علوم سياسي به بحث و بررسي درباره اوضاع كردستان تركيه مي پردازد و با تلاش و رهبري وي گروه دانشجويي و شاخه جوانان انقلابي احزاب در تركيه شكل مي گيرد و نفرات آن گروه را اكثرا كرد زبان و بعضا ترك زبان و روشنفكران و دانشگاهيان تشكيل مي داد كه « حقي كارا» و « عبدالله اوجالان » هسته اصلي و مركزي آن گروه بودند . اين افراد جلسه اي در آنكارا تشكيل مي دادند كه به تجمع و گردهمايي « ديكمان » مشهور شد و به دو توافق دست يافت :

1-      بازگشت به ميهن

2-      شروع مبارزه ايدئولوژيكي و تنظيم و سازماندهي پس از بازگشت به كردستان.

گفتني است كه پس از مدتي با همت فارغ التحصيلان دانشكده علوم سياسي و به رهبري اوجالان گروهي با نام «انجمن تحصيل كردگان دموكرات وطن پرست آنكارا»  اعلام موجوديت مي كنند و در سال 1974 اين گروه نام خود را بر اساس ايدئولوژي كه انتخاب كرده بودند به « apousk» يعني پيروان آپو تغيير دادند .

در سال 1975 اين گروه به طور مخفي با تبليغات سياسي مردم را عليه دولت تحريك مي كردند و در سال 1977 تحت عنوان « مسير انقلاب كردستان» منشوري را منتشر كردند كه در همين سال دولت با خطرناك اعلام نمودن اين گروه به وسيله سازمان استخبارات و اطلاعات تركيه (MIT) سازمان ستاره سرخ را براي مقابله با اين گروه سركوب هرگونه آشوبي تشكيل دادند كه اين سازمان با نفوذ در داخل اعضا گروه رهبر و اداره كننده گروه يعني حقي كارا را به قتل رساندند كه پس از او هدايت آن به اوجالان واگذار شد . در 27 نوامبر 1987 در روستاي فيس كنگره اي تشكيل و حزب كارگران كردستان P.K.K رسما بنيانگذاري شد . اوجالان در اواخر سال 1979 به لبنان (دره بقاع )  رفته و در آنجا به آماده كردن مكان و محيط براي تعليم و آموزش افراد نيروهاي انقلابي جهت مبارزه پرداخت و تا پايان سال 1979 حدود صد نفر هه وال (يار و رفيق ) جذب و به لبنان فرستاد تا پايگاههاي فلسطيني زير نظر خود آموزش ببينند . در سال 1980 در اثر درگيري هاي متعدد بين چپ ها و راستگرايان و ناتواني دولت ضعيف حاكم ژنرال كنعان اورن با يك كودتا قدرت را در دست گرفته با اعمال وضعيت فوق العاده و حكومت نظامي همه گروهها و احزاب چپ گراي كرد سركوب شدند. عده اي فرار ، عده اي تبعيد و عده اي نيز زنداني شدند . در اين مدت كه سه سال  طول كشيد عده اي از افراد حزب پ.ك.ك تسليم نشدند و حتي به خارج هم  فرار نكردند از جمله آنها چهار (هه وال ( بودند كه دست در دست هم خود را به آتش كشيدند اما تسليم نشدند و يا اينكه عده اي در زندان دست به اعتصاب غذا زدند . در سال 1982 كنگره دوم پ. ك. ك در لبنان تشكيل شد و جنگ چريكي (گريلا ) تصويب گرديد ، آنها به كردستان بازگشتند و در سال 8-1983 عملا وارد فاز نظامي و جنگ مسلحانه شدند و با انجام عمليات هاي نظامي در استان هاي غازي آنتب ، سييرت و باتمان قيام مسلحانه را شدت بخشيدند كه ابته ارتش تركيه موفق شد با دستگيري و زنداني و اعدام تعداد زيادي از اعضاي حزب از جمله برخي از اعضاي كادر رهبري ، ضربات سختي بر آن وارد كند و در مقابل ، رهبري حزب براي ترميم جراحات وارده، بدنه حزب را گسترش داده و آن را تا حدود ده هزار نفر نيروي مسلح ارتقاء داد تا جائيكه در كنگره سوم در سال 1986 كه در لبنان تشكيل شد دستور تشكيل ارتش به اصطلاح آزادي بخش كردستان (ARGK) صادر گرديد . بعد از جنگ نفت در سال 1991 و شكست عراق و مطرح شدن كردستان آزاد در عراق توسط اتحاديه ميهني كردستان و بارزانيها ، انگيزه جدايي طلبان كرد در مناطق كردنشين چهار كشور عراق ، ايران ، سوريه و تركيه با چاپ و انتشار نقشه كردستان بزرگ فزوني يافت و حزب پ.ك.ك براي رسيدن به استقلال با انگيزه قوي تر اقدامات نظامي خود را قوت بخشيد و قسمتي از تجهيزات خود را از سوريه و ليبي و البته ايران كه به بازي دوجانبه دست زده بود تهيه نمود و به صورت گسترده به آموزش نيرو ها پرداخت و از سال 1371 با انجام دهها مورد عمليات كمين ، حمله به تاسيسات و مراكز نظاي و مين گذاري توانستند تلفات سنگيني بر نظاميان تركيه وارد نمايند . گفتني است طبق آماري كه روزنامه اطلاعات اخيرا منتشر كرده است پ.ك.ك بيش از 37 هزار نفر از مردم تركيه را كه بيشترشان غير نظامي بوده اند در درگيري هاي نظامي از بين برد . همچنين از طرفي پ .ك ك در كنار اقدامات مسلحانه خود با در اختيار داشتن يك شبكه تلويزيوني (روژ تي وي)از نظر فرهنگي و تبليغي و سياسي نيز فعاليت داشته و توانسته با نفوذ در بين مردم كرد و حتي شخصيت هاي سياسي و دولتي در منطقه كردستان ، هر وقت اراده نمايد مردم كرد را عليه حكومت بسيج نمايد و با انجام راهپيمايي، تظاهرات و اعتصاب در شهرهاي كردنشين از حاكميت امتياز اجباري بگيرد و فشار رواني بر حاكميت وارد سازد .

آشنايي با آپو و آپوئيسم :

آپو كيست ؟

آپو به معني عمو همان عبدالله اوجالان است كه در سال 1947 در روستاي ليجه متولد شده است . وي همواره از پدر خود با نفرت ياد مي كرد و به جهت داشتن روحيه پرخاشگري در مقابل خانواده خود طغيان نموده و و به دليل خشونت از روستايشان هم فرار كرد . آپو نظر موجود جامعه ي خود را به شدت نفي مي كرد و براي خود رسالت رهايي بخش قائل بود و خود را منادي نسل كرد مي دانست ، از عقايد ديني با نفرت ياد مي كرد و آنرا عامل عقب ماندگي مي دانست . اوجالان در سال آخر دبيرستان گرايشات كمونيستي پيدا مي كند و خود را يك كمونيست و همرديف لنين ، استالين و پائولوس معرفي نمود

آپوئيسم و مباني معرفتي :

آپوئيسم تنها راه كسب معرفت را حس بشري مي داند و در تحليل مباني معرفتي نوعي آزمون پذيري تجربي را مي پذيرد و وجود نظام غير مادي را نفي مي نمايد و مذهب را نوعي قيد وابستگي و عقايد مذهبي را حاصل تفكرات سنتي بشر و غير عقلاني مي داند و تمامي مظاهر معنوي انسان  را كاذب و غيرقابل قبول مي شمارد و دين به طور عام و اسلام به طور خاص را افيون جامعه ، عامل ايست تمدن ، مظهر عقب ماندگي ، عامل بردگي زن ، عامل نظام طبقاتي ، توجيه گر ظلم و اجحاف اجتماعي مي داند . آپو به نوعي به نژادپرستي فاشيستي اعتقاد دارد و مروج تفكر نژاد برتر مي باسد و مباني اخلاقي جامعه را حاصل نظام توتاليتر مي داند و مانند ماركسيسم به پيدايش تصادفي نظام هستي معتقد مي باشد آپوئيسم همچنين به تضاد پديده ها ، ديالكتيك ، رو بنا بودن دين ، دولت ، اخلاق خانوده ، اساسي بودن نقش اقتصاد ، تكامل تاريخ بر مبناي ماترياليسن معتقد مي باشد ، ولنگاري ليبراليسم را مي پذيرد و با الهام از ليبراليسم ، دموكراسي را مطرح و سودگرايي وحشيانه ليبراليسم را منطقي مي داند . آپوئيسم مليت را بهانه تمركز قدرت ، عامل تضاد ، سركوب كننده جريان هاي مردمي ، نفي كننده حقوق اقوام و نتيجه استعمار خارجي و استبداد داخلي عنوان مي كند .

آپو با توجه به علاقه اي كه به جنس زن دارد قيد اخلاقي زن را رد مي كند و حجاب و هر نوع پوشش زنان را نوعي اسارت مي داند و به اشتراك جنسيتي اعتقاد دارد و نظم خانواده را نوعي نظم استبدادي مي داند، نظم عشيرتي در كردستان را نيز عامل استبداد دانسته و تنها حركت آزادي بخش در كردستان را از حركت هاي خود مي داند و جنگ كرد با كرد را مجاز دانسته و مبارزه را تنها د رچارچوب ايده ي خود قبول دارد و نجات خاورميانه را در گرو نژاد خيالي كرد و برتري نژاد كرد مي داند .

آپوئيسم معتقد است قرابت و نزديكي خاصي بين برگزيدگان فرزندان بني اسرائيل و كرد وجود دارد و آن را نژاد برتر مي داند و براي كرد نقشي مانند يهود و ايدئولوژي صهيونيسم قائل مي باشد و تفكر آپوئيسم محصول فلسفه فكري مبتني بر بينش صهيونيسم است و معتقد است آنچه تا كنون ماموريت صهيونيسم بوده بايد به كرد واگذار شود و بايد گفت آپوئيسم و صهيونسم با تفكر موجود محصول نظام فكري توليد شده از دستگاههاي جاسوسي بين المللي مي باشد . 

نتيجه اينكه تفكر آپوئيستي با شاخه ها و جهت گيري ها و نگاه تحليلي خاص به تاريخ و جامعه فعلي و آينده ، ترسيم كننده واقعيتي تلخ در آينده خاورميانه است . بدين معني كه با توجه به قرابت نژادي و فكري كه با صهيونيسم و يهود دارد و ترسيم سرنوشت مشترك با قوم يهود و اعتقاد به برتري قوم كرد حتي نسبت به قوم يهود دارد نوعي نژاد پرستي پان كرديسم را دنبال مي كند كه ضمن نفي اصول ثابت و پايه دار نظام اجتماعي در سطح خاورميانه ، از جمله دين به طور عام و اسلام به طور خاص و شيعه بطور اخص ، ملت و غيرت ملي ، نفي نظام خانواده و ترويج نوعي بي بند و باري جنسي به نام دفاع از حقوق زن ، درصدد است با توجه به تحولات موجود خاورميانه از جمله حضور امريكا در منطقه خاورميانه و نگاه مثبت نسبت به اين حضور در كنار طرح خاورميانه جديد آمريكا و همساني نظام كنفدرال و فدراتيو آپوئيسم نوعي همساني و با دقت بيشتر نوعي انطباق عملي بين نظام پيشنهادي آمريكا و نظام پيشنهادي آپوئيسم به چشم مي خورد .

آپوئيسم و اديان :

براي آشنايي با شخصيت آپو كه با فريبكاري از مردم ديندار كرد براي اميال شخصي خود هزينه مي كند بخشهايي از كتاب او به نام “دفاع از يك خلق ” را براي نمونه ذكر مي كنيم:

اسلام راديكال و روي آوري مجدد به قالب اسلام نيز در مقابل بزرگترين حمله جهاني كاپيتاليسم غير از گرايشات و جنب و جوشهاي انتحاري ناشي از نا اميدي و درماندگي ، معناي ديگري ندارد

دو پيامبر اخير(محمد و عيسي ) زمينه پيدايش دولت فئودالي را فراهم كرده اند ” و ” سازشكاري طبقاتي عيسي در واقع يك انقلابي راديكال طبقاتي مي باشد ، در مسيحيت بويژه در مرحله دولتي شدن ، آريوسگرايي نماد مقاومت طبقاتي مستضعفان مي باشد . همان گرايش در اسلام و هنگام تبديل شدن مذهب سني به دولت جريان مي يابد” آيه ها و سنتهايي كه محمد در معناي (به خدا شرك نورزيد ، در كار خدا دخالت نكنيد ، خدا از همه ما حساب خواهد خواست اما به كسي حساب نمي دهد) بر زبان رانده ، آگاهانه يا ناآگانه موجب گشودن راه به روي سياست دولتهاي سلطنتي ، پادشاهي و امارتي قرون وسطي شده است . قرآن از اين منظر يك بيانيه (مانفست) دولت است ”

” اگر خاورميانه توسط تمدن اسلام به مقاومت بپردازد غير از سمبليك بودن كاري از پيش نخواهد برد . اسلاميت حداكثر توليد و بهره خود را در قرن ۱۲-۸ ارائه كرده است . پسماندهاي ان پوسته اي بيش نيست ”

شيوه هاي عمل پ. ك. ك در اوايل شكل گيري

1)      تدوين وابلاغ تمام مقررات حزبي بوسيله عبدالله اوجالان و عدم توان سرپيچي از دستورات رهبري از سوي اعضا

2)      تهديد به مرگ افرادي كه قصد خروج و يا انشعاب از حزب را داشتند .

3)   معرفي پ.ك.ك بعنوان تنها حزب حاكم مطلق سياسي در منطقه و پذيرا نبودن هيچگونه فعاليت حزب و يا سازمان هم عقيده در منطقه

4)      عدم اعتقاد به شيوه هاي مبارزات فرهنگي و مسالمت آميز

5)      شناسايي ، تهديد و قتل خبرنگاراني كه عليه پ.ك.ك مطلب مي نوشتند .

6)      متوسل شدن به خشونت جهت رسيدن به اهداف خود

7)      نفي روابط آزادانه اعضا حزب با عناصر مونث و تيرباران طرفين

8)      ممنوعيت و مجازات براي شرب خمر و مواد مخدر

9)      پارتيزاني و چريكي عمل كردن به عنوان تاكتيك حزب

10)   تلاش براي ضربه زدن به صنعت توريسم جهت متضرر كردن دولت تركيه