آزربايجان تاريخي-تاريخ آذربايجان

ملتى كه تاريخ خود را نداند محكوم به تكرار آن است

لولوبي ها

 

تاريخ دانان زيادي همچون، هنري فيلد، آرتور كسيت، چارلز بارني و غيره سرزمين آذربايجان را مهد تمدن بشري و سرزمين ظهور انسان متفكر ميدانند. اين سرزمين پرآب و حاصلخيز از هزاران سال پيش مسكن انسانها بوده است و همواره مهاجرين جديد را نيز به خود جذب كرده است. در كاوشگري هايي كه در گنجه، نخجوان و آستارا انجام شده وسايل زياد كشاورزي و ظروف سنگي از دوران سنگي به دست آمده است. آثار باستاني كه در"قوبوستان" در آذربايجان شمالي در نزديكي باكو در سواحل خزر پيدا شده است مربوط به 13000 سال قبل از ميلاد ميباشند.

علاوه بر آثار تاريخي زيادي كه در آنجا پيدا شده ( سلاح، لوحه هاي سنگي، وسايل زندگي و ... ) تكه سنگهاي بزرگي نيز در آنجا وجود دارد كه اشكال مختلفي بر آنها حك شده است. اين حكاكي ها عبارتند از اشكال حيوانات مختلف، رقص دسته جمعي، قايق و غيره و در نوع خود بي نظير ميباشد. خيلي از دانشمندان از جمله پروفسور Thor Heredal باستان شناس نروژي اشكال حك شده قايق و كشتي را در قوبوستان عين شكلهاي سومري مي باشند و ارتباط بين مردم ساكن آنجا ها را با هم ثابت كرده و شكل قايقها در قوبوستان را قديمي ترين شكل پيدا شده قايق در دنيا ميدانند ( منبع 1 ).

http://photoalbums.azgate.com/eng/view.php?aid=14&sid=13&nid=02

به عقيده اين گروه از تاريخدانان دسته اي از سومريان هنگام عبور از آذربايجان در آنجا مانده و در تكامل تمدن قوبوستان نقش مهمي ايفا كرده اند. خود سومري ها در كتيبه اي بيان ميكنند: كه آنها از سرزمين كوهستاني در شمال غرب آمده اند و در آنجا كشتيراني امكان پذير بود ( منبع 2 ).

آثاري مشابه كه همزمان با آنان هستند از جاهاي مختلف آذربايجان جنوبي نيز پيدا شده است، از جمله در منطقه سونگون ورزقان در شهرستان اهر كه در سال 1376 شمسي توسط محمد حافظ زاده پيدا شدند ( پروفسور ذهتابي، تاريخ قديم تركان ايران ص 154 ).

قديمترين اقوام ساكن سرزمين آذربايجان امروزي ( استانهاي آذربايجان شرقي، غربي، زنجان، اردبيل، همدان، قزوين، و قسمتهايي از استانهاي مركزي، گيلان، كردستان +آذربايجان شمالي ) اقوام سابير، قوتتي، لولوبي، كنگر، هوري، توروك و آ‌ذ بودند و زبان همه اين اقوام پيوندي يا التصاقي بود. حتي بعضي از پان فارس هاي سابق مثل شاپور رواساني ( منبغ 3 )، رقيه بهزادي ( منبع 4 ) و حاميان پان فارسيسم مثل گيريشمن ( منبع 5 ) به اين حقيقت اعتراف ميكنند. به عقيده تاريخدانان زيادي از جمله "م . دياكونوف"، "آكادميك مار"، "هومئل" و غيره زبان آن اقوام، لهجه هايي از يك زبان مشترك بودند و آن زبان را "پروتوترك" ( يعني پيش تركي )، محسوب ميكنند.

تركي آذري امروزي حاصل آميزش و تركيب زبان آن اقوام باستاني آذربايجان با لهجه هاي ديگر تركي، كه در اعصار بعدي از طريق مهاجرت اقوام جديد ترك از جمله ايشغوزها ( ساك، ايسكيت )، اوغوزه، قبچاق ه، اوغورها و غيره وارد آنجا شده بودند، شكل گرفته است. از نظر زبان شناسي زبان تركي وارث زبان اين اقوام قديمي ميباشد و به همين خاطر تاريخداناني چون "ف . هومئل" و غيره، آن اقوام را "پروتوترك" مينامند. آن اقوام از 5000 سال قبل از ميلاد ساكن آذربايجان بودند.

"هرودوت"، هر چند كه اشتباهات زيادي در تاريخ نويسي كرده است، در باره مردم آذربايجان ميگويد: سايبر ها در هر دو طرف رود آراز (ارس) ساكن هستند ( منبع 6 )، در ترك بودن سايبر ها هم هيچ تاريخداني شكي نميكند. در زمانهاي خيلي قديم، تركان كه از اقوام زيادي تشكيل شده بودند و در وسعتي از منچوري تا مديترانه و خليج كنگر ( خليج فارس امروزي ) زندگي ميكردند نه با نام ترك بلكه با نام ايل و قبيله مختلف خود ناميده مي شدند، هرچند كه قبايلي به اسم توروك يا ترك نيز در بين آنها بود. در بحثي جداگانه به طور مفصل در باره كلمه ترك صحبت خواهم كرد.

از اقوام باستاني آذربايجان كه بارها موفق به ايجاد دولت هاي مقتدري در سرزمين آذربايجان شدند و در شكل گيري هويت زباني و تباري تركان امروزي آذربايجان سهم بزرگي دارند، لولوبي ها و قوتتي ها بودند كه از ايل ها و قبايل هم نژاد و هم زبان زيادي تشكيل شده بودند. اين اقوام در اعصار بعدي در تشكيل دولت هاي ماننا و ماد مهمترين نقش را داشتند.

پروفسور "ف . اغاسي اوغلي" تاريخ شناس مشهور آذربايجاني ( شمالي ) در تحقيقات جديدي عقيده دارد كه لولوبي ها قومي مجزا از قوتتي ها نبودند بلكه شاخه كوچ نشين و كوه نشين اقوام قوتتي را لولوبي ميناميدند. اقوام مذكور در حدود هزاره پنجم پيش از ميلاد نخستين موج از مهاجريني بودند كه به سرزمين آذربايجان روي آورده اند. منشأ اين اقوام آسياي ميانه ( تركستان ) بود.

لوللو در زبان هوري به معني كوهستاني و بي علامت جمع در آن زبان ميباشد، و لولوبي به معني كوهستاني ها بود. در منابع اككدي در هزاره سوم قبل از ميلاد از لولوبي ها با نام لوللوپوم ياد ميشود و در منابع آشوري به آنها لولوبي گفته ميشود ( منبع 7 ).
لولوبي ها از شرق رودخانه دياله تا درياچه اورميه و از انجا تا قزوين، قم و همدان زندگي مي كردند. قوتتي ها در شمال و شمال غرب لولوبي ها زندگي مي كردند.

"نارام سوئن"، نوه سارگون اول شاه اككد در لوحه معروفش از غلبه بر لولوبي ها سخن ميگويد. "بر لولوبي هاي كوهستاني پيروز شدم" ( منبع 8 ). لولوبي ها از نظر نژادي نزديك به ايلاميان و كاسسي ها بودند ( منبع 9 ).

در نزديكي سرپل ذهاب كه سرحد جنوبي لولوبي ها بود، دو كتيبه سنگي كه هر دو مربوط به 3000 سال قبل از ميلاد ميباشد پيدا شده است. كه يكي از آنوبانيني Anubanini، و ديگري از Tar-lunni، تارلوني، دو تا از شاهان لولوبي مي باشند. هر دو كتيبه با خط و زبان اككدي نوشته شده اند. كتيبه آنوبانيني در آن طرف مرز در شيخ خاندا در عراق پيدا شده است و در آن نوشته اي به اين مضمون نوشته شده: آنوبانيني شاه قدرتمند لولوبي شكل خود و شكل ايشتار (ننه) را در كوه پادير حك گردانيد. كسي كه صدمه اي به اين اشكال و لوحه بزند به نفرين و غضب آنو، آنوتوم، بئل، رامان، ايشتار، سين و شه مش دچار و نابود شود ( منبع 10 ).

آنو ، خدايي كه آنوباني در لوحه اش ذكر مي كند در بين النهرين نيز به عنوان خداي بزرگ آسماني، كه ديگر خدايان از او مدد ميگرفتند، از 3000 ق . م تا 700 ق . م در آنجا مورد پرستش بود. آنو اسم خداي لولوبي ها همچنين اسم كوهي ( Anoy ) مقدس در شمال كوههاي آلتايي هست و احتمالا ان اسم را با مهاجرت خود از آنجا با خود به سرزمين جديدشان آورده اند. احتمالا آنوتوم نيز مرتبط با Anoy ميباشد. ايشتار ( اينانا) اولين بار در بين سومريان آفريده شده و بعد در ميان ملل ديگر رايج شده بود ( منبع 11 ).

نقش هاي حك شده در اين كتيبه ها اطلاعات زيادي را راجع به طرز لباس، دين، و اسلحه هاي لولوبي ها به ما ميدهد. اين دو كتيبه از آن جهت مهم هستند كه لباس و كلاه آنها با نوشتجات "هرودت" در 2500 سال بعد از آنها، در باره لباس ماننا ها، كاسسي ها و ماد ها كاملا با لباس لولوبي ها در آن كتيبه ها صدق ميكند. يعني با تكيه بر آن دو كتيبه لولوبي و نوشتجات "هرودت" به طور قطعي ميتوان هم نژادي و هم زباني كاسسي ه، ماننا و مادها را اثبات كرد ( منبع 12 ).

در اين لوحه "آنوبانيني شاه" با لباس و كلاه مخصوص تركان آسياي ميانه با تير و كمان در دست، پايش را روي شكم دشمنش كه لخت بر زمين خوابيده گذاشته است،، و در جلوي شاه ننه با لباس مخصوص ايستاده و هشت نفر اسير را دست بسته با طناب نگه داشته و و در دست راست يك حلقه ( نشان قدرت و حاكميت ) را به طرف شاه دراز كرده است و بالاي آنان شكل آفتاب نقش شده است.

بعد ها شاهان هخامنشي و ساساني از آن كتيبه الهام گرفته و در كتيبه هايشان از آن تصوير و حلقه استفاده كردند، و اين نمونه اي از يادگيري تات ها از اجداد تركان است. ( عكس اين دو كتيبه، تاريخ قديم تركان ايران ص 223-224 ). شكل تير و كمان در آن كتيبه ثابت ميكند كه ملل ترك خيلي قديمي تر از تركان ايشغوز ( ساكا ها) از تير و كمان استفاده ميكردند.

"م . دياكونوف" : آثار تاريخي نشان ميدهد كه لولوبي ها در 3000 سال ق . م داراي دولت مستقل، تمدن و جامعه مترقي بودند ( منبع 13 ). با تحقيقاتي كه ازطرف دانشمندان صورت گرفته اين امر روشن شده است كه قيافه تركاني كه در عصر حاضر در آذربايجان زندگي مي كنند با تصاوير و مجسمه هايي كه از لولوبي ها و قوتتي ها به جاي مانده است مطابقت مي نمايد (خصوصا فرم جمجمه). و اين نشان ميدهد كه با وجود مهاجرت اقوام جديد به آذربايجان در اعصار بعدي، شكل و قيافه ساكنين آذربايجان در 5000 سال اخير تغيير چنداني نكرده است.

 



آرديني اوخو