آزربايجان تاريخي-تاريخ آذربايجان

ملتى كه تاريخ خود را نداند محكوم به تكرار آن است

به بهانه سالروز ميلاد زرتشت - رضا طالبي‎

  امروز ۶ فروردين ماه روز تولد زرتشت مي باشد و با توجه به اينكه هميشه نام زرتشت و محل ولادتش عجين با نام نامي آذربايجان بوده است خواستم تحليلي نسبتا خلاصه نسبت به زرتشت و چگونگي تضادهاي اتنيكي ساخته شده پيرامون نام وي بپردازم.دكتر محمد معين در فرهنگ خود در مورد دين مادها چنين مي‌گويد: «از مذهب ماد نيز اطلاع درستي در دست نيست ولي از تصوير برجسته‌اي كه در «قيزقاپان» يا اوخ باتان از دوره ماد پيدا شده و آن پادشاه و روحاني را در دو طرف مشعل آتش‌ نشان مي‌دهد، برمي‌آيد كه مادها هم طبيعت پرست بوده‌اند و اگر گفته تاريخ نويسان راست باشد كه زردشت از كنار درياچه «چيچست» برخاسته بايد گفت مادها نيز به دو نيروي آهورامزدا و اهريمن عقيده داشتند(نيروي بدي و خوبي)»1

 بنابر عقيده همين محققان مغ‌ها كه طايفه روحاني مادها بودند، مذهب را با سحر و جادو آلوده ساختند و زردشت چون خواست دين را پاك گرداند مغ‌ها بر او شوريدند و وي به ناچار به باختر رفت و در آنجا دين خود را گسترد. هرچند در اين زمينه نظر قطعى وجود ندارد٫ برخى زردشت را از نواحى غرب آذربايجان و عده اى از رى و بسيارى وى را از آسياى ميانه- شمال افغانستان امروزى مى دانند. زرتشت توجه مورخين معاصر را حداقل به دو دليل جلب كرده ‌است: يكي مبدل شدن زرتشت به شخصيت اي افسانه‌اي است چنانچه در طي سال‌هاي ۳۰۰ قبل از ميلاد تا ۳۰۰ بعد از ميلاد اعتقادات مبني بر اينكه او از علوم غيبيه مطلع بوده و از رسوم جادوگري آگاه، رايج شده بود. ديگر برداشت يكتاپرستانه او از خدا بوده كه باعث گمانه زني‌هاي مورخين معاصر در مورد تأثيرپذيري مسيحيت و يهوديت از تعليمات زرتشت شده ‌است.ارسطو و هرم يپوس معتقدند كه زرتشت در حدود 5000 سال پيش از جنگ تروا ميزيسته است.البته مسعودي و بيروني نيز اين مطلب را تاييد كرده اند.«البته محمد شهرستاني پدر زرتشت را ازآذربايجان و مادرش (دوغدو) را از ري ميداند.»2 برخي متعقند كه عقايد ابتدايي زرتشتيسم كه ريشه در شامانيسم تركان باستان داشت،  وتوسط همين شاهان محلي كه همزمان نقش كاهنين ديني را داشتند، آفريده شده بود. شاهان محلي حاضر به از دست دادن نقش روحاني خود، كه نفوذ شديد خود در بين مردم را مديون آن بودند، نبودند و با اصلاحات آستياك شديدأ مخالفت ميكردند.  به نطر  برخي مورخين اوستايي كه امروزه وجود دارد، براي اولين بار در قرن 13 ميلادي در هندوستان به زبان " گجراتي"نوشته شد. و ارتباطي بين آن و زرتشت كه گاها روحاني ماننايي خوانده ميشود ارتباطي وجود ندارد.در كتاب تفسير اوستا، نوشتة ج.د.مستتر، ترجمة موسي‌جوان، ص64 چنين آمده‌است: «مغ نام طايفه‌اي از اقوام ماد قديم است و پيشوايان ديني ماد قبل از زرتشت هم از اين طايفه انتخاب مي‌شدند و آتش را مي‌پرستيدند و از اين جهت لفظ مغ در برهان قاطع به‌معني آتش پرست آمده و خود زرتشت هم از طايفه مغ‌ها برخاسته و آيين خود را بر اساس اديان ماد قديم (شامانيزم تركان) رواج داده‌است.»

اما جالب است بدانيد سايكس در كتاب تاريخ ماد، ص144 چنين مي‌نويسد: «مغان طايفه‌اي التصافي زبان (شكل كلي و باستاني تركي) بوده‌اند كه اقوام آريايي در وقت تصرف كشورشان (مادماننا)، آنها را قتل‌عام كردند.» اين خود برهاني مجدّد بر ترك بودن زرتشت است. پولينيوس مورخ رومي زرتشت را از اهالي ماد ميداند.مورخين اسلامي مانند ابن خردادبه .بلاذري.ابن فقيه.ياقوت حموي .زرتشت را اهل آذربايجان ميدانند.حتي در يكي از روستاهاي شهر اورميه و حتي در يكي از كليساهاي آن شهر مكاني وجود دارد كه مردم بومي  آن را محل دفن مادر زرتشت ميدانند.مستوفي.جكسن و قزويني نيز بر تولد زرتشت در شيز يا اروميه و يا ساوالان تاكيد دارند. در برخى منابع تاريخى رى (راگا) شرقىترين حد آذربايجان شمرده شده است. (علاوه بر آن كه برخى معتقد به وجود رى دومى در ناحيه غربى آذربايجان اند). امروز نيز ناحيه به هم پيوسته محل سكونت تركهاى آذربايجان به تقريب از ورامين- رى آغاز مىشود و بدين معنى زردشت چه از پيرامون اورميه و چه از ناحيه رى باشد مىتواند به عنوان فردى آذربايجانى پذيرفته شود، گواينكه باور برخي، منسوبيت وى به ناحيه زندگي تركان در آسياى ميانه است.   دغدويه يا دوغدو(كه اصلا واژه اي تركيست اين كلمه در هيچ زباني  به جز زبان تركي معني خاصي ندارد).دوغدو از مصدر دوغماق (زائيدن)است كه اين كلمه را ميلاد معني كرده اند.جالب است كه اين اسم علاوه بر اينكه يك كلمه تركي است اسمي است كه فقط مناسب يك زن ميباشد چون همانطور كه اشاره شد از مصدر دوغماق(زاييدن) ميباشد).

 مادر زرتشت است كه اصلا از شهر ري(راگا) بوده است وي در آنجا با كوي ها و كرپن ها كه مردم را گمراه مي كردند و از آنها مرتب فديه و قرباني مي خواستند و دين را وسيله اي براي رسيدن به اميال و خواستهاي نارواي خود كرده بودند به مبارزه پرداخت. پدر و مادرش چون جان او را در خطر ديدند او را نزد يكي از نزديكان خود به آذربايجان فرستادند او در آنجا با پوروشسب ازدواج كرد و ثمره اين پيوند همايون، زرتشت پيامبر بزرگ آذربايجان و ايرانيان است.مردمان آذربايجان هنوز به معابد و زيارتگاههاي خود اوجاق ميگويند .اوجاق يك واژه تركيست :اود+جاق=آتش+جايگاه كه در مورد آتشكده ها نيز استفاده ميشده است.هنوز هم اين كلمه در آذربايجان مصطلح است .براي نمونه به فرهنگ دهخدا مراجعه نماييد. در كتاب آثار البلاد و الخبار والعباد ذكريا بن محمد بن محمود المكموني القزويني آمده است:« زرتشت از آذربايجان بود و چندي از مردم كناره گرفت و در كوه سبلان به سر برد و از آنجا كتابي آورد.»3 كلمه ساوالان مركب از دو كلمه "ساو" در تركي قديم به معني حرف و سخن و "آلان"  در تركي امروزي به معني گيرنده و دريافت كننده است.يعني محلي كه در آن به زرتشت وحي شده است.البته بعضي ساو را به معناي وحي نيز ترجمه كرده اند.در مورد مقدس بودن كوه ساوالان دانشمندان بسيار تحقيق كرده اند و حتي برخي آنرا مكان هبوط آدم ناميده اند.

كلمه  "ساو "امروزه به " سوز " تغيير شكل يافته است.ولي شكل قديمي ان در كلمه "ساوجي" = سخنگو و  ساووج = پيامبر و "ساواش" = بحث همچنان باقي مانده است.(البته نام قديم ساوه نيز ساوج است نام يكي از شاهان تر تبار نيز ساوه شاه بوده است-به نظر  استاد گرام سيد حيدر بيات .

در كتاب زرتشت، مزديسنا و حكومت، ص35 چنين آمده‌است: «زرتشت در حدود 660ق.م در حوالي درياچه چي‌چست (اروميه) به‌دنيا آمد. پدرش، پوروش و مادرش، دوغدو بود.» دياكونوف هم در كتاب تاريخ ماد، ص478 چنين ميگويد: «بايد اذعان كنيم كه گاتاها (سروده‌هاي خود زرتشت)، قبل از دوران هخامنشي و به سدة هفتم قبل از ميلاد در ماد (آذربايجان) به‌وجود آمده‌است.» پورداود هم در كتاب آناهيتا، ص290 ميگويد: «كوه ساوالان (سبلان) براي زرتشتيان به مثابه طور سينا براي يهوديان و غار حرا براي مسلمين ميباشد.» اينها همه برهاني قاطع بر آذربايجاني بودن زرتشت ميباشند.  درباره ساوالان و وابستگي زرتشت به اين كوه در اغلب مآخذ جغرافيا و تاريخ و نيز نوشته هاي قديمي به مناسبت هاي مختلف ذكري به ميان آمده از آن سخن ها گفته اند. طبق اسناد موجود و روايات، زرتشت پيامبر در 640 سال قبل از ميلاد (2648 سال پيش) در آذربايجان تولد يافت و هنگامي كه به 30 سالگي رسيد، زادگاه خود را ترك گفته و به كوهي رفت. در اين كوه بود كه او از خرد خويش برخوردار شد و درآن 10سال، از تنهايي خسته نشد تا اين كه دلش دگرگون شد.

زرتشت بعد از سال ها عبادت و رياضت كشي در ساوالان، زادگاه خويش را ترك گفته و به بلخ عزيمت كرد.امروزه مردم محلي  خياو و اردبيل نيز بر دفن چندين پيامبر بر كوه ساوالان تاكيد دارند) دكتر رحيم چاووشي در مصاحبه خود با روزنامه عصر آزادي تبريز در شمارگان 871 و872 انجام داده زرتشت را ماد معرفي مينمايد و زادگاهش را در شهر شيز نزديك عجب  شير ميداند.(البته برخي مورخين شهر شيز را همان تخت سليمان و يا اورميه كنوني ذكر نموده اند.برخي نيز آنرا با روستاي شيراز شهرستان عجب شير مربوز ميدانند.مرتبط دانستن اين كلمه با شيراز كنوني بسيار نادرست است و جغرافيايي محاطي ماد شامل شيراز نميشده است و شايد پارسيان بعدها از روي نام شهر شيز آنجارا شيراز نام نهاده باشند.) «دكتر چاووشي حدود 483 كلمه را  از اوستا يافته است كه هنوز هم در تركي آذربايجاني موجود ميباشد.مانند كلمات تركي  (هاچان=چه وقت) و كند(روستا) كه در اوستا آمده است. بخش بزرگي از نوشته‌هاي ديني زرتشتي در يورش‌هاي اسكندر، تازيان  از ميان رفت، ولي باز هم به اندازه‌اي كتاب و نوشته مانده است كه به نها‌دهاي ديني و والايي پيام اهورايي اشو زرتشت پي‌ببريم.»   بزرگ‌ترين گنجينه دانش دين زرتشتي، گات‌ها است. گات‌ها پيام راستين اهورا مزدا و سخن اشو زرتشت است. پس از گات‌ها، هفت‌هات نوشته ياران و پيروان نزديك اشو زرتشت است.البته اوستا در زمان اردشير بابكان به صورت منظم جمع آوري شد و در انزمان بود كه به اين زبان كنوني اش نوشته شد و زبان قبلي آن را نميتوان گفت پهلوي بوده است زيرا به صورت سريع از ان زبان مجهول  به احتمال قوي تركي بوده است چونكه لغات تركي در اوستا وافر است ٬ترجمه و نشر داده شده است.از اقوام ترك اران خايلندوروكها(تركان دانا)بودند كه  كه با قوم عقابها(ارانيها) در اوستاي ساييني بدان اشاره شده است.

اوستا اين مردم ترك را پيرو اشو (زرتشت)ميداند.در اسطوره بزرگ ده ده قورقورد  كه بزبان تركيست از زرتشت با عنوان بامسي بئيرك ياد ميشود.در ده ده قورقورد از خواهران هفتگانه زرتشت سخن گفته ميشود كه مطابق با سخن اوستا در مورد كودكان زرتشت ميباشد.البته جنگهاي دوازده گانه كياكسار مادي(كيخسرو)با عنوان قازان خان با افراسياب(الپ ار تونقا)در كتاب دده قورقود(روحاني اوغوزها) ذكر شده است كه فردوسي در شاهنامه از اين داستانهاي ده ده قورقود استفاده كرده  و تضمين نموده است.

حتي برخي مورخين مانند موسي خورني ارمني و هرودوت  يوناني كه او را غيبگوي( اره )معرفي كرده اند حال بگذريم كه هردوي مورخين فوق الذكر اشكالات عمده اي در روايات خود دارند.البته برخي مورخين نيز وجود دارند كه اصلا به كتمان وجود شخصي به نام زرتشت مي پردازند حال آنكه اگر خوب بنگريم زرتشت را ميتوان يك انديشمند شناخت نه يك پيامبر زيرا گفتارهاي وي بيشتر جنبه انديشه زميني و فلسفي دارد و با گفتارهاي فرق ابراهيمي و الهي ديگر بسيار متفاوت  است اين كه به راستي اين ششم فروردين زادروز اين انديشمند است يا نه، نمي‌توان صد در صد بر آن پاي فشرد، زيرا بر سر زمان زرتشت درهم ريختگي و ناسازگاري چند هزاره ميان پژوهشگران هست چه برسد به روز زاده شدن وي.

با اين همه پيروان ديني از ديرباز به گونه ترادادي (سنتي) اين روز را روز زاده شدن پيامبر خود مي‌دانند. ۵اگر سري به كاپادوكيا در نزديكي نوشهير تركيه بزنيد مي بينيد كه پيروان زرتشت از ترس تهاجمات پادشاهان باصطلاح هخامنشي چگونه شهري زيرزميني براي عبادات خود در اين منطقه كهن ساخته اند كه مشاهد هنوع معماري و ساخت اين شهر خالي از لطف نيستدر حين مطالعه مساله زرتشت بودم كه به اين لينك مجله ايران مهر برخوردم كه دوستان عزيز در سايت آزاد تريبون به ان اشاره كرده بودند:ماهنامه فارسي زبان ايران مهر در تازه ترين شماره اش در تاريخ 14 و 15 /تير و مرداد سال 1384 ،مجموعه اي از تحليلهاي سياسي ،مقالات ادبي و مطالعات جديد  تاريخي  خود را  بر ضد اقوام و ملل  ايران به ويژه تركهاي آذربايجان منتشر كرده است.*   هخامنشها 8500 سال تاريخ دارند!!!    سومريها آريايي هستند!!!   اولين نژاد جهان آريايي ها هستند!!!   تنها نژاد آريايي در جهان وجود دارد !!!   پيغمبر اسلام فارس است!!!   زرتشت چهارده هزارسال پيش بوده و آخرين زرتشت حضرت ابراهيم است!!!   نام قبيله قريش از اسم كوروش گرفته شده!!!   آدم و حوا ايراني هستند!!!    آذربايجانيها ترك نيستند!!!   آذريها كرد هستند!!!   زبان تركي كاملا مردود است!!!   قبل از ايران در جاي ديگري زبان سراغ نداريم!!!   الكساندر مقدوني يك دروغ بزرگ تاريخي است !!!   سقراط و بقراط وارسطو ... ساخته و پرداخته ذهن حقارت يافته يونانيان است!!!   فرهنگ تمام جهان بر گرفته از فرهنگ ايراني است!!!   زبان استانبولي تركي نيست!!!   تركي باستان سنديت علمي ندارد!!!   كوروش دوالقرنين است!!!   پور پيرار بي سواد است!!!   فرهنگ آريايي درياست و هيچ سگي نمي تواند آن را بيالايد !!!   عربها هيچ فر هنگي ندارند !!!   اگر ايران را حذف كنيم نه تمدني در جهان باقي مي ماند ونه فرهنگي !!!.حال اگر پاسخي به خزعبلات داده شود شما را يك روزه محاكمه و حبس و تيرباران شخصيتي مي كنند كه نژاد پرستي ٬پاني٬تجزيه سازي٬ و مستند نداري!غرض از گفتن اين مطلب و ذكر آن در اينجا اين بود كه نقد منطقي و نگارش مستند در مقابل مغزهايي كه هميشه به نتو و ملت تو تفكري تحقير آميز دارند قانع كننده نخواهد بود و آنان همچنان بر طبل بي عاري خواهند كوبيد اميدوارم روز يجهاني و مدينه فاضله اي را ببينيم كه انسان به انسان و همه به انسانيت احترام مي گذارند.. در پايان با سخنان خود زرتشت در اوستا به دوستاني كه سعي در مخفي و جعل كردن تاريخ مردم ترك آذربايجان را دارند پاسخ مي دهم كه:«"آموزگار بد"، پيام راستين را برمي گرداند، با گفتارش شيوه‌ي درست و خرد زندگي را تباه مي سازد و نيروي گرانبهاي انديشه را از آدمي دور مي كند. بدين وسيله با گفتارم كه سرچشمه مينويي و اخلاقي دارد، اي مزدا و اي اشا از رفتار آموزگار بد، نزد تو دادخواهي مي كنم» (اوستا: يسنا: هات 32 بند 9)   ۱-       فرهنگ معين.ذيل واژه ماد   2-       Boyce, Mary (۱۹۷۵), History of Zoroastrianism, Vol. I, Leiden: Bril 3-       آثار البلاد و الخبار والعباد ذكريا بن محمد بن محمود المكموني القزوين ۴-       871-872روزنامه عصر آزادي.تبريز.مصاحبه با دكتر رحيم چاووشي.شماره ۵----۱۹۱۵-بخش ماد-جستار زرتشت-نوشته حقير رضا طالبي