آزربايجان تاريخي-تاريخ آذربايجان

ملتى كه تاريخ خود را نداند محكوم به تكرار آن است

اورمو گولو جان وئرير...ميلتيميز اويانماسا اوتوزدو

 

 



آرديني اوخو

آريايي, واژه اي موهوم, نژادي ساختگي, سياستي استعماري

 


حتما بخوانيد تا بدانيد

اشاره : يكي از بزرگترين علل مرگ و بدبختي در جهان عصرما, پديده اي بنام نژاد پرستي يا راسياليزم بوده كه با آنكه مردم به عواقب شوم آن آگاهند هنوز از ميان نرفته و يكي از مسايل حياتي زمان ما را تشكيل مي دهد. در اين نوشته اين پديده را از اواخر قرن نوزده بررسي كرده و همچنين به ناسيوناليسم افراطي پارسي آريايي كه هديه غربيان به رضاخان بود مي پردازيم…

ناسيوناليسم و نژاد گرايي:

با آغاز موج فتوحات استعماري اروپاييان در قرن 19 ميلادي مسئله نژاد گرايي وسيله اي براي توجيه تسلط و استثمار بود. در واقعه قصد اصلي نژاد گرايان تلقين و اثبات اين مسئله بود و است كه “نژادهاي بشري داراي استعدادها و توانايي هاي ذهني و اجتماعي گوناگون و نابرابري هستند. برخي از نژادها از نظر زيستي ضعيف تر از ساير نژادها مي باشند و توانايي تشكيل و حفظ جوامع متمدن و متجدد را در سطح عالي ندارند, و تنها نژادهاي برترند كه توانايي و لياقت حكومت كردن را در جهت خير و صلاح عمومي و پيشبرد تمدن را دارند. نژادهاي ضعيف تر از انجام اين كار عاجزند.”



آرديني اوخو

ازدواج با محارم در دوران هخامنشي

اين يك حقيقت است كه  است كه مردمان پارس زمان هخامنشي به واسته آيين اجباري كورش پادشاه

 

ايرانيان كه در آن ختودت سفارش شده است با محارم خود ازدواج ميكرده اند.

 

آنچه از نوشتار استاد پورداود در رابطه با واژه خَوتَو دريافتم اين است كه در واقع واژه ختودت برگرفته از " خَـوتَـو "  مي باشد.

استاد مي فرمايند: معني خوتو همان است كه  امروز به صورت (زناشويي با محارم) در زبان فارسي وجود دارد و البته اين واژه با همان معني در بين هندوان نيز رايج است


آرديني اوخو

ضرر روشنفكر بيفكر و وابسته به فرهنگ ديگران بيشتر از مردم عادي است

برخي مواقع مي بينم برخي روشنفكران ما حرف هايي مي زنند كه به نظر من حرف هاي آنان نشان از عقده و حقارت پنهاني اعماق وجودي آنان دارد كه در اثر برخورد جامعه با آنان اتفاق افتاده است، چون برخي از جريان هاي اجتماعي پيشين كه از زمان رضا ميرپنج ( پهلوي ) شروع شده و تا امروز نيز ادامه دارد به نوعي تفكر آنان را تحت تاثير خود قرار داده اند.

برخي آگاهانه ملت بزرگوار ما را تحقير كرده اند كه اين باعث شده دو جريان فكري انحرافي در بين جامعه ي ما به وجود آيد برخي كه تعداد آنان بيشتر است و فعاليت فرهنگي آنان كم از گذشته فرار مي كنند به علم تاريخ، جامعه شناسي و … با ديده ي نفرت مي نگرند و برخي ديگر كه اكثريت روشنفكران ما را تشكيل مي دهند، خود را روشن فكر مي دانند و روزي يك كتاب هم نمي خوانند و اگر هم كتابي بخوانند چشم بسته آن را قبول كرده و بيشتر ميمون صفت هستند تا انسان صفت، در يك خواب بسيار شيرين به سر مي برند، يا گروه اول را محكوم مي كنند كه شما ها نمي فهميد، يا بزرگي خود را در گذشته جستجو مي كنند و بر اين خيالند كه امروزه بزرگند چون گذشته بزرگ بوده اند و الان هيچ فعاليتي انجام نمي دهند، همين گروه دوم وقتي مي خواهد بگويد ما بزرگ هستيم مي گويد ما افراد متمدني هستيم به اين دليل كه تمدن هاي بزرگي را در گذشته به وجود آورده ايم و … عزيز من به اين فكر كن كه امروز چه هستي و كجاي دنيا ايساده اي ؟

اي افرادي كه خود را روشنفكر مي دانيد و هيچ كاري نمي كنيد، با گفتن شعارهايي در قالب اينكه ما بزرگ بوده ايم، نتنها هيچ كاري درست نخواهد شد بلكه شما كار را خرابتر هم خواهيد نمود زيرا الان در اين دوره ي زماني هر يك ثانيه بي فكري يكسال ما را در ميان جوامع جهاني به عقب خواهد راند و بدانيد كه شما خائنيد چون هم خود در خواب شيرينيد و هم مردم را در يك خواب رؤيايي گرفتار كرده ايد، خائن به سه چيز :

1 خائن به خالق روشنايي ها، آفريدگار هستي زيرا نعمت هاي آن را ناديده گرفته و فكر مي كنيد خدا را هم مي شود فريفت، برخي اصلا به خدا اعتقادي نداريد، چون اگر فقط يك حرف خدا يعني قيامت را باور داشتيد، به كلماتي كه از دهانتان خارج مي شد كمي فكر مي كرديد.

2 خائن به خود و مردم زمان حال

3 خائن به تمام ملت توٌرك، هم گذشتگان كه با خون و جان خود اين فرهنگ و زبان را محافظت نمودند و هم آيندگان كه وارثان اين زبان، تمدن و فرهنگ هستند، آري شما خائنيد زيرا الله در قرآن مي فرمايد : خيانت در امانت بزرگترين گناهان است و سنگ حجرالاسود گواه بر اين موضوع مي باشد.

اين را بدانيد اگر بي توجه بودن به تاريخ گذشته گناه بزرگي است، ماندن در رؤياهاي گذشته گناهي بسيار بسيار بزرگتر است، زيرا اولي سرپيچي از وظيفه است اما دومي طرح و برنامه ي برخي افراد ضد اصول انساني براي انحراف يك ملت …

از حدود يك صده ي قبل برنامه اي ضد بشري توسط دولت هاي ضد بشر با اسم هاي خوب بنا نهاده شد، افرادي جهان را منحرف ساخته و به طرفي بردند كه كه خود مي خواستند از آفريقا، آمريكاي لاتين و … بگيريد تا ايران و برخي كشور هاي ديگر … در اين راه افراد بسياري كشته شدند، از روشنفكران آن زمان بگيريد تا دهقانان مي خواه بگويم اين جريان بر روي خون ميليون ها انسان بنا شده است و هركسي درمورد اين جريان انحرافي ساكت بداند در خون و قتل عام آن انسان ها سهيم است .

چون اين دولت هاي ضد انسان و بشر ديده بودند كه برده نمون فيزيكي زياد طول نخواهد كشيد به فكر برده كردن انسان ها از طريق تحقير تفكر آنان نمودند زيرا اگر فرد جسما هم قوي بود وقتي در خود بزرگي و توان را نمي ديد ديگر كاري نمي توانست انجام دهد، وقتي به شما باورانده شود كه كوچك هستيد و هميشه بايد برده باشيد دير به فكر حاكم بودن هم نخواهيد افتاد زيرا اگر فكر بزرگ بودن در سر شما  به وجود بيايد ديگر مطمئنا شما بزرگ خواهيد شد زيرا تاريخ و علم نشان داده كه ما اول فكر مي كنيم و بعد فكر خود را به ماده تبديل مي كنيم.

حالا برخي مي آيند و چشم بسته از تاريخ گذشته ي كشور ما صحبت مي كنند و با منابعي كه توسط همان ضد انسان ها نوشته شده، چيزهايي را اثبات مي كنند كه در جهت خواسته هاي استعمار كنندگان فعلي فكر بشر مي باشد و آنگاه با به به و چه چه هم به خود افتخار مي كنند.

 عزيزان من بدانيد در مورد هركلمه اي كه از دهنتان در مي آيد در برابر خدا در روز قيامت مسئولي، اين گفته ي قرآن كبير است اما چه كنم كه برخي از شما ها اصلا نمي دانيد قيامت چيست كه بخواهيد به آن ايمان داشته باشيد …

بقول نوآم چامسكي كسي كه مي خواهد نظر بدهد حداقل بايد روزي ده ساعت مطالعه داشته باشد تا بتواند يك حرف درست و حسابي بزند من هم بر اين باورم كه كسي مي تواند براي خود تصميم بگيريد كه روزانه حداقل ده ساعت مطالعه داشته باشد حالا برخي نخونده ملّا ها نه براي خود بلكه براي مردم مي خواهيد تصميم بگيريد درصورتي هيچ مطالعه اي نداريد ؟


و در آخر بگويم : عزيزان من درد من از بركه نيست كه چون حصاري من را در بر گرفته است نه، درد من از ماهياني است كه هرگز حتي فكر دريا به ذهنشان نمي رسد چه برسد به آنكه بخواهند در اقيانوس زندگي كنند …

                                                                  با تشكر

كامران فريدوني كشكولي